تو شهید ابن شهید ، تو جهاد ابن عماد / با نگاه به عکست احساس خجالت میکنم تو که هم سن منی تو که هم سال منی یجورایی باتو احساس رفاقت میکنم / دستمو بگیر بهم بها بده ، منو هم تو جمع خوبا راه بده ، کنار خودت به من یه جا بده !
در یک وصیت نامه ای خوندم ، که شهید میگوید : من بیقرارم ، بی قرارم ؛ آتشی در دل من است ، که مرا بیتاب کرده است؛ به هیچ چیزِ دیگر آرامش پیدا نمیکنم ، مگر به لقای تو ای خدای محبوب عزیز!
چه خوب اینجا هنوز پابرجاست. اما مطالب قدیمیش انگار نیستن. یه کم تغییر کرده...
شاید باید بگم خوش به حالتون...
این ایمان، این ثابت قدمی از کجا میاد...
کاش ما هم داشتیم...
حال و هوای خوبی داره. امیدوارم همچنان پابرجا باشه... خدا، اخلاص، آخرت، شهدا .... چیزایی که تو زندگیهای پرهیاهوی امروزی داره کمرنگ میشه اینجا محوره...